زندان تهران بزرگ تیپ ۲ فشافویه | راهنمای جامع آدرس و شرایط

زندان تهران بزرگ تیپ ۲ فشافویه | راهنمای جامع آدرس و شرایط

زندان تهران بزرگ تیپ ۲

زندان تهران بزرگ تیپ ۲ که به نام فشافویه نیز شناخته می شود، یکی از بخش های ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ است که به دلیل شرایط غیرانسانی، نقض گسترده حقوق بشر و اعمال سیاست های ایزوله سازی اجباری، توجه بسیاری از نهادهای حقوق بشری بین المللی و داخلی را به خود جلب کرده است. این مقاله به صورت جامع و تحلیلی به ساختار فیزیکی، معضلات زیستی، فساد سازمان یافته و موارد متعدد نقض حقوق زندانیان در این تیپ می پردازد.

۱. زندان فشافویه: نگاهی کلی و جایگاه تیپ ۲

ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ که عموماً با نام زندان فشافویه شناخته می شود، نه تنها یکی از بزرگترین مراکز نگهداری محکومان در ایران است، بلکه به دلیل وسعت و شرایط خاص خود، به یکی از بحث برانگیزترین زندان های کشور تبدیل شده است. این مجموعه عظیم، به رغم هدف اولیه ساخت، اکنون به مرکزی برای نگهداری انواع زندانیان با جرایم متفاوت بدل گشته است که تیپ ۲ آن، به کانون توجه بسیاری از گزارش های حقوق بشری تبدیل شده است.

۱.۱. موقعیت و مشخصات عمومی زندان تهران بزرگ

زندان تهران بزرگ در کیلومتر ۱۲ آزادراه تهران به قم، در منطقه ای به نام فشافویه حسن آباد، در جنوبی ترین قسمت استان تهران قرار گرفته است. این موقعیت جغرافیایی، خود به نوعی بر شرایط نامساعد محیطی و دوری از مراکز شهری می افزاید. وسعت کلی این ندامتگاه عظیم، حدود ۱۱۰ هکتار برآورد می شود که شامل ۳۸ سوله است. از این تعداد، ۲۶ سوله به ۲۴ اندرزگاه ۳۰۰ نفره اختصاص یافته و ۱۲ سوله نیز برای بخش های پشتیبانی و حفاظت در نظر گرفته شده است.

هدف اولیه از ساخت این اردوگاه، که حدود ۱۵ سال زمان برد و به عنوان بزرگترین زندان کشور معرفی شد، نگهداری و بازپروری محکومان مواد مخدر بود. این طرح به منظور جداسازی این گروه از سایر زندانیان و بهبود فرآیند بازپروری آن ها اجرا شد. با این حال، با گذشت زمان، کاربری این زندان تغییر کرده و اکنون به عنوان زندان اصلی و مرکزی استان تهران، محل نگهداری انواع زندانیان با جرایم مختلف، از جمله زندانیان سیاسی و عقیدتی است. این تغییر کاربری بدون توجه به ساختار و امکانات اولیه، مشکلات عدیده ای را برای زندانیان و مدیریت زندان به وجود آورده است.

یکی از مهم ترین چالش ها در این زندان، تراکم جمعیت بیش از ظرفیت اسمی آن است. اگرچه ظرفیت اسمی زندان برای نگهداری ۱۷ هزار نفر اعلام شده، اما گزارش ها حاکی از آن است که تعداد واقعی زندانیان به مراتب بیشتر از این رقم است و این موضوع، خود عامل اصلی بسیاری از بحران های داخلی زندان محسوب می شود. این تراکم، فشار مضاعفی بر امکانات موجود و شرایط زیستی زندانیان وارد می کند و زمینه ساز نقض بسیاری از حقوق اولیه آن ها می شود.

۱.۲. تیپ ۲: ساختار فیزیکی و سیاست ایزوله سازی

تیپ ۲ زندان تهران بزرگ، یکی از شش تیپ اصلی این ندامتگاه است که هر یک ساختار و شرایط خاص خود را دارند. اما تیپ ۲ به دلیل طراحی منحصر به فرد و سیاست های ایزوله سازی اعمال شده در آن، مورد توجه ویژه قرار گرفته است. اخیراً، انتشار کروکی دقیق این تیپ توسط کانون حقوق بشر ایران، ابعاد پنهان سرکوب و فشار بی امان بر زندانیان را آشکار ساخته است. این سند نشان می دهد که چگونه ساختار فیزیکی این بخش از زندان، به ابزاری برای شکنجه خاموش و کنترل روانی زندانیان تبدیل شده است.

بر اساس کروکی افشا شده، تیپ ۲ شامل ۱۰ سالن یا بند مجزا است که هرکدام با دیوارها و حصارهای بلند از یکدیگر جدا شده اند. این طراحی خاص، با هدف محروم سازی زندانیان از هرگونه ارتباط و تجمع با سایر سالن ها صورت گرفته است. هر سالن دارای هواخوری اختصاصی خود است که این امر نیز بر انزوای اجباری و کنترل ارتباطات می افزاید. به بیان دیگر، این طراحی به گونه ای است که زندانیان را در نوعی انفرادی جمعی قرار می دهد و از تعاملات اجتماعی آن ها جلوگیری می کند. این وضعیت، فشار روانی قابل توجهی بر زندانیان وارد می آورد و از هرگونه تشکل یا سازماندهی در میان آن ها جلوگیری می کند.

در این نقشه، محل استقرار افسران نگهبان، اتاق های نظارت و کنترل و حتی موقعیت دقیق بهداری نیز مشخص شده است. این چیدمان، حکایت از یک سیستم نظارتی بسیار قوی و فراگیر دارد که به مسئولین زندان امکان کنترل لحظه به لحظه و دقیق زندانیان را می دهد. هدف از این طراحی، صرفاً نگهداری زندانیان نیست، بلکه فراتر از آن، ایجاد شرایطی برای کنترل کامل روانی و فیزیکی، و شکستن روحیه مقاومت آن ها است. این ساختار ایزوله سازی نه تنها از ارتباط زندانیان با یکدیگر جلوگیری می کند، بلکه آن ها را از امکان دسترسی به اطلاعات بیرونی و حمایت های حقوقی نیز محروم می سازد. هدف از این طراحی پیچیده، محروم سازی از ارتباط، کنترل روانی، و ایجاد انزوای اجباری است که زندانیان را در نوعی انفرادی جمعی قرار می دهد.

۲. شرایط زیستی و معضلات اساسی در تیپ ۲

شرایط زیستی در تیپ ۲ زندان تهران بزرگ به دلیل ازدحام، کمبود امکانات، و بی توجهی به حداقل های بهداشتی و درمانی، به یک بحران جدی تبدیل شده است. این وضعیت نه تنها سلامت جسمی، بلکه سلامت روانی زندانیان را نیز به شدت تهدید می کند و عملاً امکان هرگونه اصلاح و بازپروری را از بین می برد.

۲.۱. ازدحام بیش از ظرفیت و بحران اسکان

زندان تهران بزرگ با شش تیپ مختلف اداره می شود و هر تیپ می تواند تا حدود پنج هزار زندانی را در خود جای دهد. اما این ظرفیت اسمی تنها روی کاغذ است و واقعیت در تیپ ۲ به کلی متفاوت است. در حالی که هر سالن با ظرفیت استاندارد ۱۸۰ نفر طراحی شده، گزارش ها نشان می دهد که عملاً بیش از ۳۷۰ زندانی در آن نگهداری می شوند. این وضعیت در اتاق ها نیز صدق می کند؛ جایی که به جای ۱۰ تا ۱۲ زندانی، حدود ۲۳ نفر در فضایی بسیار محدود محبوس هستند. این تراکم باورنکردنی، زمینه ساز بروز مشکلات جدی در تمامی ابعاد زندگی زندانیان شده است.

یکی از تلخ ترین نتایج این ازدحام، پدیده کف خوابی است. نیمی از زندانیان به دلیل کمبود تخت، مجبورند شب ها را روی زمین بخوابند. در هر سالن ۱۶ سلول و تنها ۱۵ تخت سه طبقه وجود دارد، در حالی که جمعیت زندانیان به مراتب بیشتر است. این کف خوابی، نه تنها آسایش را از زندانی سلب می کند، بلکه به طور مستقیم بر سلامت جسمی و روانی آن ها تأثیر می گذارد. فضای بسیار محدود و شانه به شانه خوابیدن، شیوع بیماری ها را تسهیل می کند و استراحت کافی را غیرممکن می سازد. بسیاری از زندانیان، اگر نیمه شب برای استفاده از سرویس بهداشتی از جای خود بلند شوند، در بازگشت دیگر جایی برای خواب نخواهند یافت و مجبورند تا صبح بایستند. این شرایط، عملاً خواب آرام و کافی را به یک رؤیا تبدیل کرده است.

۲.۲. وضعیت آب و هوا و سیستم های تهویه

موقعیت جغرافیایی زندان فشافویه در منطقه ای گرم و بدآب وهوا قرار دارد. این موضوع، در کنار از کار افتادن سیستم های سرمایش و تهویه زندان، شرایط را برای زندانیان به مرای طاقت فرسا کرده است. اگرچه در زمان تأسیس زندان، سیستم های سرمایش و تهویه برای آن در نظر گرفته شده بود، اما اکنون این تجهیزات کارایی خود را از دست داده اند. گرمای شدید و طاقت فرسای منطقه، در غیاب تهویه مناسب، به شکنجه خاموش تبدیل شده است.

زندانیان در سکوت و بدون دسترسی به امکانات رفاهی حداقلی، زیر فشار مداوم گرما روزها را سپری می کنند. این شرایط نه تنها باعث فرسودگی جسمی می شود، بلکه سلامت روانی آن ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. عدم تهویه کافی، هوای سالن ها را راکد و سنگین می کند و تنفس را دشوار می سازد. منابع مطلع بر این باورند که این شرایط بخشی از سیاست آگاهانه مسئولان زندان برای شکستن روحیه و اراده زندانیان است. این شکنجه بی صدا، کمتر در گزارش ها دیده می شود اما آسیب های جبران ناپذیری بر جسم و روان زندانیان وارد می کند.

۲.۳. بحران بهداشت و فاجعه سلامت

وضعیت بهداری در زندان فشافویه یکی از تاریک ترین بخش های این ندامتگاه است. رسیدگی های پزشکی در پایین ترین سطح قرار دارد و زندانیان بیمار باید مدت ها در صف انتظار بمانند تا بیماری شان به مراحل حاد برسد. کمبود شدید دارو، به یکی از معضلات اصلی تبدیل شده است. اگر دارویی هم یافت شود، به ندرت و به مقدار بسیار کم (مانند دو یا سه قرص) به بیمار می رسد. بهداری زندان، محیطی غیر استریل دارد و شیوع بیماری های واگیر در آن بسیار رایج است.

یکی از شرایط اسفبار، اجبار به پرداخت هزینه درمان است. در موارد اضطراری، برای اعزام زندانی به بیمارستان خارج از زندان، از او تعهد کتبی گرفته می شود که تمامی هزینه های بیمارستان را خود بپردازد. این موضوع، بسیاری از بیماران فقیر را وادار می کند تا قید درمان را زده و در زندان با بیماری خود دست و پنجه نرم کنند. این سیاست، نقض آشکار حقوق اولیه زندانیان برای دسترسی به خدمات درمانی است.

علاوه بر این، بحران بهداشت عمومی در زندان فشافویه ابعاد گسترده ای دارد. مواد شوینده و ضدعفونی کننده به مقدار ناچیز بین سالن ها توزیع می شود و هیچ سمپاشی سالانه برای کنترل حشرات موذی مانند شپش، ساس و سایر انگل ها انجام نمی گیرد. این وضعیت، به گسترش بیماری های پوستی، تنفسی و عفونی در میان زندانیان دامن زده است. حمام ها نیز تنها در ساعات اولیه روز آب گرم دارند و زندانیانی که دیرتر مراجعه کنند، مجبورند حتی در سرمای زمستان با آب سرد استحمام کنند که این خود، به بیماری های جدیدی منجر می شود. در هر سالن حدود ۲۰ دستشویی و تعدادی حمام وجود دارد، اما به دلیل تراکم بالای جمعیت و کمبود نظافت، آلودگی و ازدحام همواره پابرجاست.

۲.۴. کیفیت غذا و آب آشامیدنی

وضعیت تغذیه در تیپ ۲ زندان تهران بزرگ، به مراتب پایین تر از حداقل استانداردهای لازم است و به سوءتغذیه گسترده در میان زندانیان منجر می شود. کیفیت و کمیت غذای دولتی بسیار پایین است و نیازهای اولیه تغذیه ای زندانیان را برآورده نمی کند. صبحانه اغلب شامل یک کره کوچک و یک مربا یا حلوا شکری است. ناهار معمولاً برنج استانبولی یا خورشت های بی کیفیت و غیرقابل خوردن مانند قیمه یا قورمه سبزی است. شام نیز به تخم مرغ آب پز، آش یا همبرگر سویا محدود می شود. این رژیم غذایی یکنواخت و فاقد ارزش غذایی، سلامت جسمی زندانیان را به خطر می اندازد و آن ها را در برابر بیماری ها آسیب پذیر می کند.

مشکل آب آشامیدنی نیز یکی از معضلات جدی در زندان فشافویه است. آب موجود در زندان تصفیه شده نیست و طعم شور و نامطبوعی دارد که عملاً آن را غیرقابل نوشیدن می کند. برای رفع تشنگی و جلوگیری از بیماری های ناشی از آب آلوده، زندانیان مجبورند مبالغ گزافی را برای خرید آب معدنی از فروشگاه زندان پرداخت کنند. این هزینه برای بسیاری از زندانیان فقیر، غیرقابل تأمین است و آن ها را در معرض بیماری های مرتبط با آب ناسالم قرار می دهد. این وضعیت، تبعیض و نابرابری را در میان زندانیان تشدید می کند.

فروشگاه زندان که تحت مدیریت بنیاد تعاون زندانیان است، کالاهای بی کیفیت را با قیمت های گزاف، معمولاً ۲۰ تا ۳۰ درصد بالاتر از بازار آزاد، به زندانیان عرضه می کند. حتی گزارش شده است که هنگام برداشت هزینه از کارت زندانیان، مبالغ بیشتری از آنچه باید، کم می شود. این گران فروشی و عرضه کالاهای بی کیفیت، به بهره کشی اقتصادی از زندانیان منجر می شود و فشار مضاعفی بر خانواده های آن ها وارد می کند که باید هزینه های سنگین زندگی در زندان را تأمین کنند. وسایل اولیه ای مانند ظرف غذا، قاشق، مسواک و مواد شوینده نیز باید از همین فروشگاه خریداری شوند که خود بار مالی دیگری بر دوش زندانیان می گذارد.

۳. نقض سیستماتیک حقوق بشر و فساد در تیپ ۲

تیپ ۲ زندان تهران بزرگ نه تنها با مشکلات زیرساختی و بهداشتی دست و پنجه نرم می کند، بلکه به کانون نقض سیستماتیک حقوق بشر و فساد گسترده اداری تبدیل شده است. این نقض حقوق، ابعاد مختلفی دارد که از تبعیض مالی گرفته تا عدم تفکیک جرایم و تسهیل دسترسی به مواد مخدر را شامل می شود.

۳.۱. فساد مالی و تبعیض طبقاتی

فساد مالی در زندان فشافویه، به ویژه در تیپ ۲، به شکل گسترده ای وجود دارد و به تبعیض طبقاتی فاحشی منجر شده است. گزارش ها حاکی از آن است که رؤسای تیپ ها، به خصوص تیپ ۵، به صورت هفتگی از وکیل بندها (زندانیانی که به عنوان واسطه بین زندانیان و مسئولین عمل می کنند) باج دریافت می کنند تا به آن ها آزادی عمل بیشتری بدهند. این باج گیری، امکانات نابرابری را در داخل زندان ایجاد می کند.

در حالی که بسیاری از زندانیان تخت ندارند و مجبورند روی زمین کف خوابی کنند، زندانیان متمول با پرداخت مبالغ بالا از امکانات لوکسی مانند وای فای، لوازم برقی و حتی مشروبات الکلی برخوردار می شوند. این امکانات نابرابر، حتی در قرنطینه زندان نیز مشاهده می شود؛ جایی که جای بهتر و دسترسی به امکانات، ارتباط مستقیم با توان مالی زندانی دارد. عملاً یک زندانی برای داشتن حداقل امکانات، باید هفته ای ۱.۵ تا ۲ میلیون تومان هزینه کند.

در فضای داخلی زندان فشافویه، پول نقد وجود ندارد و امکان انتقال مستقیم وجه به زندانی نیز فراهم نیست. خانواده ها تنها می توانند از طریق حساب زندان برای عزیزان خود پول واریز کنند. اما در داخل زندان، سیگار نقش واحد پول را ایفا می کند. مارک هایی مانند تیر، بهمن و وینستون در معامله های روزمره کاربرد دارند و زندانیان برای کوچک ترین خدمات یا خریدها، سیگار مبادله می کنند. حتی کارگران زندان نیز دستمزد خود را به شکل پاکت سیگار دریافت می کنند و سپس می توانند آن را دوباره به فروشگاه زندان بفروشند تا وسایل موردنیازشان را تهیه کنند. این سیستم، به فساد و تبعیض موجود در زندان دامن می زند و زندانیان فقیر را در وضعیت به مراتب دشوارتری قرار می دهد.

۳.۲. عدم تفکیک جرایم و سرکوب زندانیان عقیدتی/سیاسی

بر اساس آیین نامه سازمان زندان های ایران، زندانیان با جرایم مختلف باید تفکیک شوند و زندانیان عقیدتی و سیاسی باید در فضایی جداگانه از زندانیان جرایم عادی نگهداری گردند. اما در زندان فشافویه، این قانون آشکارا نقض می شود. بسیاری از زندانیان عقیدتی و سیاسی برای تنبیه، به تیپ ۲ فرستاده می شوند و در کنار زندانیان با جرایم عادی و خشن قرار می گیرند. این سیاست عامدانه، با هدف فشار روانی و فیزیکی بر زندانیان سیاسی صورت می گیرد.

نمونه های مستندی از ضرب و شتم و سرکوب زندانیان سیاسی در این زندان وجود دارد. در ۷ شهریور ۱۳۹۷، دراویش زندانی توسط مأموران امنیتی در زندان فشافویه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. این دراویش در حمایت از زنان درویش محبوس در زندان قرچک ورامین دست به تحصن زده بودند. سازمان دیده بان حقوق بشر نیز برخورد مأموران امنیتی را با دراویش متحصن محکوم کرد. در جریان این حمله، از گاز اشک آور استفاده شد و بسیاری از دراویش دچار جراحت شدند و تعدادی به سلول های انفرادی منتقل گشتند. مصطفی محبی، رئیس وقت سازمان زندان های تهران نیز در زمان این سرکوب در زندان حضور داشت.

نادیده گرفتن آیین نامه ها و نگهداری زندانیان عقیدتی و سیاسی در کنار جرایم عادی، نه تنها نقض آشکار حقوق آن هاست، بلکه ابزاری سیستماتیک برای سرکوب و اعمال فشار روانی مضاعف است.

۳.۳. محدودیت های ارتباطی و کنترل روزمره

ارتباط زندانیان در زندان فشافویه با دنیای بیرون به شدت محدود و کنترل شده است. روی دیوارهای هر سالن، تنها دو تلفن عمومی نصب شده که پاسخگوی نیاز صدها زندانی نیست. زندانیان فقط می توانند با کارت های خاص مثل «پارس تل» تماس بگیرند و حتی این تماس ها نیز تنها به شماره هایی محدود می شود که از قبل توسط زندان تأیید شده اند و حداکثر به هشت شماره می رسند. این محدودیت ها، فشار روانی زیادی بر زندانیان و خانواده های آن ها وارد می کند و آن ها را از حمایت های عاطفی و حقوقی محروم می سازد.

علاوه بر این، شمارش های اجباری و تحقیرآمیز روزانه، بخشی ثابت از روال زندگی در زندان است. هر روز ساعت هفت و ربع صبح، صدای بلندگوها سکوت بندها را می شکند و زندانیان باید به اجبار برای سرشماری به محوطه هواخوری بروند. این روند خسته کننده و تحقیرآمیز، روزی دو بار، صبح و عصر تکرار می شود و معمولاً بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه طول می کشد. در این مدت، زندانیان مجبورند در صف های طولانی بایستند. این شمارش های مکرر، نه تنها زمان ارزشمند زندانیان را هدر می دهد، بلکه به عنوان ابزاری برای تحقیر و کنترل بیشتر آن ها عمل می کند.

۳.۴. سهولت دسترسی به مواد مخدر و اعتیاد سازمان یافته

یکی از تلخ ترین واقعیت ها در زندان فشافویه، سهولت دسترسی به مواد مخدر است. در حالی که برای تهیه یک قرص مسکن باید هفته ها در انتظار بهداری ماند، مواد مخدر به وفور در دسترس زندانیان قرار دارد. گزارش ها به وضوح نشان می دهد که کارکنان زندان و افسران نگهبان نقش اصلی در ورود و توزیع مواد مخدر را ایفا می کنند. این وضعیت نه تنها نگران کننده است، بلکه به نظر می رسد یک سیاست عامدانه برای کنترل و سرکوب زندانیان باشد.

بسیاری از تحلیلگران و فعالان حقوق بشر معتقدند که این سیاست با هدف تضعیف روحیه زندانیان و گرفتار کردن آن ها در دام اعتیاد دنبال می شود. جوانانی که هنگام ورود به زندان هیچ گونه اعتیادی ندارند، به مرور زمان به مصرف کننده مواد تبدیل می شوند. این امر، عملاً زندان را از یک مرکز اصلاح و بازپروری به کارخانه تولید معتاد تبدیل کرده است. به جای کمک به زندانیان برای بازگشت به جامعه، زندان فشافویه آن ها را در چرخه ای از تباهی و اعتیاد فرو می برد و با سلامت جسمی و روانی آن ها بازی می کند. ورود مشروبات الکلی با نام اسید توسط کارکنان بخش تأسیسات و توزیع آن بین زندانیان متمول نیز، نمونه دیگری از این فساد سازمان یافته است.

۳.۵. قتل های خاموش، مرگ های مشکوک و خودکشی

زندان فشافویه در سال های اخیر صحنه فجایع و مرگ های مشکوک متعددی بوده است که نگرانی های جدی را درباره سلامت و امنیت جانی زندانیان برانگیخته است. این حوادث، به ویژه در تیپ ۲، به بخشی از هویت این زندان تبدیل شده اند:

  • علیرضا شیرمحمدعلی: این زندانی سیاسی ۲۱ ساله، در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ توسط دو زندانی دیگر با ضربات چاقو به قتل رسید. قتل او در شرایطی اتفاق افتاد که بارها نسبت به عدم تفکیک جرایم و خطر جانی در زندان فشافویه هشدار داده بود.
  • شاهین ناصری: کارشناس بازرگانی و شاهد شکنجه نوید افکاری، در ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ به طرز مشکوکی در سلول انفرادی جان باخت. مرگ او در ابهامات بسیاری قرار دارد و خانواده و فعالان حقوق بشر خواهان تحقیقات شفاف در این زمینه هستند.
  • امیرحسین حاتمی: این زندانی جوان ایلامی، چند ماه پس از شاهین ناصری، بر اثر ضرب وشتم مأموران زندان جان سپرد. وکیل او اعلام کرد که شواهد به وضوح نشان می دهد که این مرگ، قتل عمد بوده است.
  • سامان درویشی: این زندانی کرد نیز در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ بر اثر شکنجه و ضرب وجرح مأموران امنیتی جان خود را از دست داد.

این حوادث تنها گوشه ای از واقعیت تلخ زندان فشافویه است و بسیاری از موارد دیگر نیز گزارش نشده باقی می مانند. در مواجهه با اعتراض زندانیان سیاسی به عدم تفکیک جرایم، مقامات زندان حتی تهدید کرده اند که «ما برای مرگ هر کدام از شما پاسخی داریم.» این اظهارات، نشان دهنده رویکرد بی اعتنایی و حتی خصمانه مسئولین نسبت به جان زندانیان است.

علاوه بر قتل های مشکوک، پدیده خودکشی نیز در زندان فشافویه، به ویژه تیپ ۲، بسیار شایع است. فشارهای طاقت فرسا، بلاتکلیفی در روند دادرسی، نبود خدمات روانشناسی و خشونت مأموران، زندانیان را به مرز فروپاشی روانی می کشاند. آمار دقیقی از موارد منجر به مرگ در دست نیست، اما نمونه های مستندی از خودکشی زندانیان در این زندان گزارش شده است. نکته ای که بر تلخی این فاجعه می افزاید، نحوه برخورد با زندانیانی است که اقدام به خودکشی می کنند. به جای حمایت روانی، این افراد با دستور رئیس زندان مورد ضرب وشتم و شکنجه قرار می گیرند تا «درس عبرتی» برای دیگران باشند. این سیاست بی رحمانه، نه تنها مشکلات روانی زندانی را حل نمی کند، بلکه آن ها را به سمت اقدام مجدد و قطع امید کامل سوق می دهد.

۳.۶. تحریم های بین المللی

به دلیل نقض گسترده و فاحش حقوق بشر، زندان فشافویه مورد تحریم های بین المللی قرار گرفته است. در پاییز سال ۱۳۹۸، وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا این زندان را به دلیل ارتباط با نقض جدی حقوق بشر در لیست تحریم های خود قرار داد. برایان هوک، نماینده وقت وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، در مهرماه همان سال این خبر را اعلام کرد و دو ماه بعد این تحریم به مرحله اجرا درآمد.

در فروردین ۱۴۰۰ نیز، اتحادیه اروپا به دلیل نقض حقوق بشر در ایران، به ویژه در ارتباط با کشتار و سرکوب معترضان در آبان ۹۸، سه زندان جمهوری اسلامی ایران، از جمله زندان فشافویه را تحریم کرد. این تحریم ها نشان دهنده اجماع بین المللی بر سر وضعیت اسفبار حقوق بشری در این زندان و لزوم توجه جدی به آن است. جامعه جهانی از این طریق تلاش کرده است تا فشار را بر مسئولین زندان برای بهبود شرایط و توقف نقض حقوق بشر افزایش دهد.

۴. مدیریت و مسئولین تیپ ۲ زندان فشافویه

مدیریت زندان تهران بزرگ و به خصوص تیپ ۲ آن، نقش محوری در ایجاد و تداوم شرایط موجود ایفا می کند. شناسایی مسئولین کلیدی و درک نقش آن ها برای درک کامل وضعیت حاکم بر این ندامتگاه ضروری است. این افراد با تصمیمات و سیاست های خود، به طور مستقیم بر زندگی و حقوق زندانیان تأثیر می گذارند و در قبال وضعیت موجود پاسخگو هستند.

ریاست کل زندان فشافویه در برهه ای به عهده شخصی به نام مدبر بوده است که مسئولیت کلی اداره این مجموعه عظیم را بر عهده دارد. تحت نظارت او، بخش های مختلف زندان از جمله بخش حفاظت و تیپ های مختلف فعالیت می کنند. رئیس حفاظت زندان فشافویه نیز فردی به نام احمدی معرفی شده است که مسئولیت تأمین امنیت و نظم در داخل زندان را بر عهده دارد، اگرچه نحوه اجرای این وظیفه در سایه گزارش های نقض حقوق بشر و فساد، مورد تردید جدی قرار می گیرد.

اما در ارتباط با تیپ ۲ که کانون اصلی این گزارش است، رئیس این بخش، حسین یوسفی نام دارد. او به طور مستقیم مسئول اداره تیپ ۲ و نظارت بر شرایط آن است. همچنین، روسای سالن های داخلی تیپ ۲ نیز نقش مهمی در کنترل روزمره زندانیان و اجرای سیاست های زندان دارند. به عنوان مثال، حافظی به عنوان رئیس سالن های ۴، ۵، ۶ و ۷ در این تیپ معرفی شده است. این مسئولین، با تصمیمات خود در قبال تفکیک جرایم، دسترسی به امکانات، نحوه برخورد با زندانیان، و کنترل مواد مخدر، به طور مستقیم در شکل گیری واقعیت های تلخ تیپ ۲ سهیم هستند. عدم پاسخگویی و تداوم شرایط غیرانسانی، گواهی بر این موضوع است که مسئولان حاضر، نه تنها به دنبال بهبود وضعیت نیستند، بلکه در برخی موارد به طور فعال در تداوم آن نقش دارند.

نتیجه گیری

تیپ ۲ زندان تهران بزرگ (فشافویه) تصویری تکان دهنده از نقض سیستماتیک حقوق بشر و شرایط غیرانسانی را به نمایش می گذارد. این ندامتگاه که قرار بود محلی برای اصلاح و بازپروری باشد، به دلیل ازدحام بی رویه، فقدان امکانات بهداشتی و درمانی، کمبود شدید مواد غذایی و آب آشامیدنی سالم، و فساد گسترده اداری، به محلی برای تحقیر، غارت و نابودی انسانیت تبدیل شده است. سیاست های ایزوله سازی اجباری که در ساختار فیزیکی تیپ ۲ مشهود است، زندانیان را در انزوایی اجباری و تحت فشار روانی دائمی قرار می دهد.

مرگ های مشکوک، قتل های خاموش و آمار بالای خودکشی در این زندان، گواهی بر عمق فاجعه ای است که در آن رخ می دهد. عدم تفکیک جرایم و نگهداری زندانیان سیاسی در کنار مجرمان خطرناک، به ابزاری برای سرکوب و اعمال فشار بیشتر بر این زندانیان تبدیل شده است. سهولت دسترسی به مواد مخدر با تبانی کارکنان زندان نیز، جوانان بی گناه را در چرخه ای از اعتیاد و تباهی گرفتار می کند و هدف بازپروری را به کلی از بین می برد.

در نهایت، وضعیت اسفبار تیپ ۲ زندان تهران بزرگ، زنگ هشداری جدی برای جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری است. سکوت در برابر این واقعیت های تلخ، به معنای چشم پوشی از رنج بی شمار انسان هایی است که در پشت دیوارهای بلند این زندان محبوس شده اند. لازم است تا با افشای بیشتر واقعیت ها و اقدام عملی، برای پایان دادن به این وضعیت غیرانسانی و اطمینان از رعایت حداقل استانداردهای حقوق بشری در زندان های ایران، فشار بین المللی افزایش یابد و صدای بی صدای زندانیان به گوش جهانیان برسد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "زندان تهران بزرگ تیپ ۲ فشافویه | راهنمای جامع آدرس و شرایط" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "زندان تهران بزرگ تیپ ۲ فشافویه | راهنمای جامع آدرس و شرایط"، کلیک کنید.